پیش آوردن گونه‌ی دیگر برای سیلی، یعنی خاموش ماندن در برابر بی‌عدالتی یا بدرفتاری را باید با دقت بسیار سنجید. استفاده از مقاومت منفی به مثابه ابزار سیاسی آنطور که گاندی به توده‌های مردم می‌آموخت یک چیز است و اینکه زنان را تشویق یا وادار کنند که خاموش بمانند تا در وضعیت غیرقابل تحملی مانند وجود قدرتی فاسد یا ظالم در خانواده، جامعه یا جهان بتوانند زنده بمانند؛ کاملا یک چیز دیگر. در چنین وضعی زنان از طبیعت وحشیشان جدا می‌شوند و خاموشیشان نه از سر آرامش بلکه حاکی از دفاع در برابر آسیب دیدن است. مردم دراشتباهند اگر فکر می‌کنند سکوت یک زن همیشه به معنی رضایتش از زندگی اوست.

 

از کتاب «زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند» با اندکی تغییر