هیچ دقت کردهاید به گفتگوی پرندهها با هم
یا گربهای که گربهی دیگر را میبوید
و در گوشش چیزی میگوید
هیچ دقت کردهاید به موجها
وقتی که صخرهای را زیر مشت و لگد میگیرند
و صخره با برق چشمهایش
آنها را دوباره به سوی خودش میخواند
هیچ دقت کردهاید به لرزش دمِ دم جنبانکی
که مورس میزند برآب
برای اظهار عشق
به جلبکی که دلبری میکند در کف آب؟
هیچ دقت کردهاید به شاخهی پیری
که باد را بهانه میکند
تا خودش را بچسباند به شاخههای جوان؟
یا به وقتی که عقربههای یک ساعت روی هم میافتند
و آرزو میکنند یا زمان کش بیاید
یا باطری ساعت همان جا تمام شود؟
من هم هیچوقت به اینجور چیزها دقت نکردهام
مگر نه اینکه وقت طلاست
و ما باید در کارهای مهمتری
آن را به باد دهیم؟!!
حافظ موسوی