در روزهایی که گذشت دفاع کردم، Fleabag دیدم، یه کار پاره وقت یافتم، چیزی رو شروع کردم که برای اولین‌بار میشه بهش گفت رابطه، برای موضوع بنیادی و مهم پایان‌نامه‌م که توی سیستم فشل دانشگاه به چخ رفت اشک ریختم، با آدمای جدید دوست شدم، پشت دخل وایسادم و با مشتری شیاد سروکله زدم، کرکره‌ی مغازه رو بالا دادم، فهمیدم نوشتن علمی رو هم خوب بلدم، از مامانم پول قرض گرفتم تا بدهیم به یه غریبه رو تسویه کنم، از کف بازار بودن لذت بردم، جوری از اینستا فاصله گرفتم انگار انسان عصر پارینه‌سنگی‌ام، از کار به خونه برگشتم در حالی که آدمایی اونجا منتظرم بودن، با استاد راهنمام دعوا کردم، تریکوبافی یاد گرفتم، گریزی به سینمای جدید هند زدم و نتیجه رو دوست داشتم، خمیر پیراشکی پفکی و ترد درست کردم، وبلاگ‌های شما رو خوندم و بیشتر از قبل خودم بودم. حالا شما بگین، روزایی که گذشت چکار کردین؟